چشم انتظار باران (منتظران ظهور)
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، «معصومه» است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسى بن جعفر (ع) و مادر مکرمه اش حضرت نجمه خاتون (س) است . آن بانو مادر امام هشتم نیز هست . لذا حضرت معصومه (س) با حضرت رضا (ع) از یک مادر هستند.

ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال ١٧٣ هجرى قمرى در مدینه منوره واقع شده است. دیرى نپایید که در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرارگرفت. 

 در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعید گونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.

یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد. این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب(س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیشان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهلبیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهلبیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند،سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنابر نقلى حضرت(س) معصومه را نیز مسموم کردند.




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 1 دی 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

فلسفه حجاب چیست‌؟

 

پوشش زن در اسلام به این معنا است که‌، زن در معاشرت با مردان بدن خود را بپوشاند و از جلوه‌گری و خودنمایی خودداری کند. بنابراین‌; لزوم حجاب از سوی اسلام در حقیقت برای حفظ کرامت زن است تا مورد بهره‌برداری هوسبازان‌، قرار نگیرد.
درست است که حجاب‌، در ظاهر محدودیت زن را نشان می‌دهد; اما واقع و روح مسئله‌، حکایت از محدودیت کامیابیها به محیط خانوادگی و همسران مشروع و همچنین سلامت جامعه و حفظ آن از لجنزار فساد است‌. به طور کلی‌; فلسفة حجاب از چهار جهت قابل بررسی است‌:
1 ـ آرامش روانی‌:زیرا آزادی معاشرتهای بی‌بند و بار، هیجانها و التهابهای جنسی را زیاد می‌کند. از سوی دیگر، غریزه جنسی نیز غریزه‌ای نیرومند است که هر چه بیشتر اطاعت شود، سرکش‌تر می‌شود. افزون بر این‌، تقاضای نامحدود، خواه ناخواه انجام نشدنی است و دست نیافتن به آنها منجر به اختلالات روحی و روانی می‌شود. لذا اسلام راه فساد جامعه را از سرچشمه می‌بندد. یعنی نگاه که اولین واسطة ارتباط زن و مرد است‌، باید کنترل شود. به مرد می‌گوید: «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ...»(1)به زن هم می‌گوید: «قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن‌ّ و یحفظن فروجهن‌ّ ... »(2) یعنی زن و مرد نباید چشم چرانی کنند و نباید به قصد لذت به هم نگاه کنند، و یک وظیفه خاص نیز برای زن دارد; و آن این که خود را از مردان بیگانه بپوشاند.
2 ـ استحکام پیوند خانواده‌: اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع‌، پیوند زن و شوهر را محکم می‌سازد و به هر یک از طرفین این اعتماد را می‌دهد که او تنها کسی است که مورد عنایت و علاقه شریک زندگی خود قرار دارد. در حالی که در جوامع غربی و سیستم‌های آزاد; رقیب و مزاحم‌، امنیت خاطر زوجین را از بین می‌برد.
3 ـ استواری اجتماع‌:ارتباط حساب نشده و بی‌بند و باری‌ها، نیروی کار و فعالیت اجتماع را ضعیف می‌کند. اسلام با فعالیتهای فرهنگی‌، اقتصادی‌، اجتماعی زن و تحصیل او مخالف نیست‌. ولی با آلوده کردن محیط کار و فساد مخالف است‌. لذا در اجتماعی که حریم بین زن و مرد رعایت نشود، رکود فعالیتهای اجتماعی و انحطاط اخلاقی خواهد بود.
4 ـ ارزش و احترام زن‌: زن از نظر عاطفی و تأثیر پذیری‌، همیشه بر مرد تفوق دارد. لذا با رعایت حریم بین خود و مرد باعث حفط ارزش و موقعیت خویش می‌شود. اسلام تأکید دارد که هر اندازه زن متین‌تر و با وقارتر باشد، احترامش افزوده می‌شود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه‌، مطالعة کتاب «مسألة حجاب‌» از شهید مطهری  را توصیه می‌کنیم‌





نوشته شده در تاريخ دو شنبه 27 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

برچسب ها: حجاب فلسفه حجاب پوشش زن در اسلام

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب.

 

حجاب و عفاف به عنوان دو ارزش در جامعه بشری و بویژه جوامع اسلامی مطرح است. همواره این دو واژه در کنار هم به کار برده می شوند و در نگاه اول به نظر می آید هر دو به یک معنا باشند اما با جستجو در متون دینی و فرهنگنامه ها به نکته قابل توجهی می رسیم و آن تفاوت این دو واژه است. در برخی کتب لغت حجاب را این گونه تعریف کرده اند: «الحجاب، المنع من الوصول» حجاب یعنی آنچه مانع رسیدن می شود.(۱)

برخی گفته اند حجب و حجاب هر دو مصدر و به معنای پنهان کردن و منع از دخول است و به عنوان شاهد آیه شریفه «و من بیننا و بینک حجاب» (فصلت، آیه ۵) را ذکر کرده اند. در دیگر کتاب های لغت حجاب را به معنای پرده آورده و نوشته اند: امراه محجوبه؛ زنی که پوشانیده است خود را به پوشاندنی.(۲)

با توجه به معانی ذکر شده در می یابیم حجاب امری ظاهری و در ارتباط با جسم است، اگرچه این پوشش برخاسته از اعتقادات و باورهای درونی افراد است ولی ظهور در نشئه مادی و طبیعی دارد یعنی پوشش ظاهری افراد و بویژه زنان را حجاب می گویند که مانع از نگاه نامحرم به آنان می شود. عفاف نیز دارای معانی گوناگونی است که در مجموع تعریف کاملی را به ما خواهد داد. راغب اصفهانی در مفردات القران می نویسد: العفه حصول حاله للنفس تمتنع بها غلبه الشهوه؛ عفت حالتی درونی و نفسانی است که توسط آن از غلبه شهوت جلوگیری می شود.(۳)

البته قابل ذکر است که در قرآن کریم از واژه عفت در دو معنا استفاده شده است، گاه به معنای خود نگهداری و پاکدامنی است و گاه «عفت» به معنای قناعت آمده و مسائل مالی مورد نظر است.(۴) آنچه در این مقاله مورد نظر ماست مفهوم اولی است یعنی خود نگهداری از شهوت و مسائل جنسی؛ اگرچه می توان برای هر دو معنا واژه عفت را آورد و ضرری به مفهوم آن نمی خورد. از مجموع معانی ذکر شده برای حجاب و عفاف می توان نتیجه گرفت که عفاف نوعی حجاب درونی است که انسان را از گناه باز می دارد.

حفظ چشم، گوش، قلب و تمامی اعضا و جوارح از هرگونه خطا و گناه عفاف است که حاصل این عفت و حجاب درونی، پوشش ظاهری است؛ به تعبیری لطیف تر حجاب میوه عفاف است و عفاف ریشه حجاب. برخی افراد ممکن است حجاب ظاهری داشته باشند ولی عفاف و طهارت باطنی را در خویش ایجاد نکرده باشند. این گروه از حجاب، تنها پوسته ای و ظاهری بی معنا دارند و از سوی دیگر کسانی هستند که ادعای عفاف کرده و با تعابیری همچون؛ من قلب پاکی دارم، خدابا قلبها کار دارد، آدم باید چشمش پاک باشد و... خود را سرگرم کرده و مصداق «لیفجر امامه» (بلکه انسان می خواهد آزاد باشد و گناه کند قیامت آیه ۵) می شوند.




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 26 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

سلام به بینندگان گرامی از این که سری به کلبه ما زدید ممنونیم

برای دانلود پروژه ها بر روی عنوان پروژه کلیک کنید

هتل

کتاب فروشی

 

نظر یادتون نره

 





نوشته شده در تاريخ جمعه 25 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

    

راهکارهای از بین بردن شیرینی گناه

 

همان گونه که اعمال صالح و نیکوی انسان به واسطه برخی گناهان حبط و تباه می شود، بعضی از اعمال نیک نیز سبب تکفیر و از بین رفتن گناهان می گردد. در قرآن و روایات راه‏ها و مصادیق فراوانی که موجب از بین رفتن گناه و آثار و عوارض آن، بلکه تبدیل سیئات به حسنات شده است. از مجموع آن‏ها این مطلب به دست می آید که ایمان و عمل صالح و توبه و ترک گناهان کبیره، مطمئن‏ترین راه از بین بردن گناهان گذشته و جلب محبّت الهی است. در ذیل به برخی از آن‏ها اشاره می شود
 

راهکارهای قرآنی
 

1- ایمان و عمل صالح:قرآن کریم می فرماید« وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ » ؛(1) کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجامی می دهند، گناهان آنان را می بخشیم".
پس باید کوشید از طریق ازدیاد معرفت و شناخت خدا و آگاهی از نعمت‏های مادی و معنوی او و انجام عمل صالح، ایمان را تقویت نمود.
2- توبه و انابه و بازگشت از گناهان سبب محو و از بین رفتن همه گناهان کبیره و صغیره می گردد.(2)
آیات 68 و 69 سوره فرقان به مرتکبین برخی گناهان کبیره وعده عذاب مضاعف و خلود در جهنم داده، سپس فرموده است:"مگر کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد که در این صورت خداوند (نه تنها) گناهان او را می بخشد (بلکه) سیئات و بدی‏های اعمال آن‏ها را به حسنات تبدیل می کند".(3)
خردمندان و مؤمنان حقیقی نه تنها گناه نمی کنند بلکه به آن نزدیک نمی شوند ؛ چرا که به عاقبت شوم آن یقین دارند و در نتیجه از گناه لذت نمی برند بلکه بالعکس . البته لازم به ذکر است که رسیدن به این رتبه و مقام با تلاش و زحمت و مجاهده فراهم می گردد
پیامبر اکرم(ص) فرمود:
"لکلّ داء دواء و دواء الذّنوب الاستغفار؛
 




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 23 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

                    حوادث بعد از واقعه عاشورا


 

منبع : راسخون

 

 

 

 

چکیده :
 

این مقاله برگرفته از چند کتاب ارزشمند می باشد که شامل بخش های اصلی حوادث پس از واقعه عاشورا می باشد و هدف از نگاشتن این مقاله این است که مخاطب یک تصویر تقریباً جامع و کامل از حوادث پس از واقعه عاشورا در ذهن خود جای دهد. و سعی شده که از زمان حرکت کاروان اسرا (اهل بیت علیهم السلام) تا زمان بازگشت ایشان به مدینه از دیدگاه کتب مقاتل بررسی گردد که این مقاله دارای چند بخش اصلی از جمله: مقدّمه، بخش های اصلی (خروج سرها از کربلا به سوی کوفه، خطبه امام سجاد علیه السلام در کوفه و...) و اهداف و نتایج می باشد.
 

کلید واژه :
 

حضرت زینب سلام الله علیها ، حضرت سجاد علیه السلام، یزید لعنت الله علیه، ابن زیاد لعنت الله علیه، عمرسعد لعنت الله علیه
 

مقدمه :
 

در این مقاله موضوع مورد بررسی، حوادث پس از واقعه عاشورا است که از آن گونه موضوعاتی است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته و اهتمام کامل به آن نشده است. اهمیت این مقطع از تاریخ از آن جهت است که اگر این مقطع از تاریخ کربلا ثبت و ضبط نمی شد و اگر این مقطع از تاریخ حادث نمی گشت، الآن به طور قطع و یقین اثری از آن حادثه بزرگ و سرنوشت ساز بشری نبود، چرا که خطاب های رسوا کننده حضرت زینب سلام الله علیها و حضرت سجاد علیه السلام در کوفه و شام و در مجلس یزید و ابن زیاد پرده از حادثه ی عظیم کربلا برداشتند و باعث شدند که چهره واقعی حکومت جور آن زمان را به مردم بشناسانند و نیز این حادثه را از حیطه ی آن مقطع زمانی خارج کردند و آن را یک حادثه جاودان و همیشگی و جهان شمول کردند.
این مقاله در پی بررسی حوادث پس از واقعه عاشورا از نگاه مقاتل معتبر نگاشته شده و سعی گردیده است که از زمان پس از شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام تا زمان بازگشت اهل بیت علیهم السلام به مدینه و اتفاقات و جریان های به وجود آمده در این مقطع زمانی مورد بررسی قرار گیرد، چرا که این قسمت از تاریخ حادثه کربلا مظلوم واقع گردیده و کمتر مورد عنایت نویسندگان، محققان و پژوهشگران قرار گرفته است و نقاط مبهم و نه چندان روشنی از این مقطع تاریخی در ذهن مخاطبان و اردتمندان اهل بیت:می باشد و بعضاً سؤالاتی از این مقطع تاریخی از طرف مخاطبان مطرح گردیده که سعی شده به این سؤالات پاسخ داده شود و زوایای روشنتری از حوادث پس واقعه عاشورا به تصویر کشیده شود. البته در کتب مقاتل این قسمت از تاریخ به صورت بعضاً پراکنده به چشم می خورد. هدف و سعی نگارنده این است که تقریباً تمام حوادث و وقایع پس از حادثه عاشورا را به صورت جامع و کامل جمع آوری نماید شاید بتواند به این وسیله علاوه بر به ثمر رساندن زحمات نویسندگان مقاتل، ذره ای از مصیبت عظمای این حادثه را به مخاطبان انتقال دهد. انشاءالله که مورد مقبول حق تعالی واقع گردد.
 




ادامه مطلب



بعد از حادثه کربلا حضرت زینب (س)، حدود یک سال و شش ماه زندگى کرد. حضرت در کاروان اسیران، همراه دیگر باقى ماندگان غافله کربلا به کوفه و سپس به شام برده شد. اگر چه در واقع رهبرى بازماندگان بر عهده امام سجاد (ع) بود، اما به ظاهر زینب کبرى (س) رهبرى را برعهده داشت.
سخنرانى قهرمانانه زینب (س) در کوفه، موجب تحول در افکار عمومى شد. وى در برابر نعره مستانه عبیدالله بن زیاد، آن گاه که به پیروزیش مى‏نازید و مى‏گفت: "کار خدا را با خاندانت چگونه دیدى؟!" با شهامت و شجاعت و صف ناپذیرى گفت: "ما رأیت الا جمیلا؛ جز زیبایى چیزى ندیده‏ام. شهادت براى آنان مقدر شده بود. آنان به سوى کشتن گاه خویش رفتند به زودى خداوند آنان و تو را مى‏آورد تا در پیشگاه خداوند داورى خواهید.
آن گاه که ابن زیاد دستور قتل امام سجاد (ع) را صادر کرد، زینب (س) با زیرکى تمام، زمام عواطف را به دست گرفت و برادر زاده‏اش را در آغوش گرفت و گفت: اگر خواستى او را بکشى مرا هم بکش. به دنبال حرکت زینب (س)، ابن زیاد از کشتن امام سجاد (ع) منصرف شد.
کاروان آزادگان به دمشق رفت. در شام نیز زینب (س) توانست افکار عمومى را متحول نماید. در جلسه‏اى که یزید به عنوان پیروزى ترتیب داده بود و در حضور بازماندگان واقعه کربلا، سربریده حسین (ع) را در تشت نهاد و با چوب‌د‌ستى به صورتش مى‏زد، زینب کبرى (س) با سخنرانى خویش غرور یزید را در هم کوبید و او را از کرده خویش پشیمان کرد. سرانجام یزید مجبور شد کاروان را با احترام به مدینه برگرداند.
در مدینه نیز زینب (س)، پیام آور شهیدان، ساکت ننشست. او با فریادش مردم مدینه را بر ضد حکومت یزید شوراند. حاکم مدینه در پى تبعید حضرت زینب (س) برآمد. به نوشته برخى حضرت به شام سفر نمود و در همان جا درگذشت. برخى دیگر گفته‏اند: حضرت به مصر هجرت نمود و در تاریخ پانزدهم رجب سال 62 هجرى درگذشت.(1)
پى‏نوشت‏ها:
1- زینب پیام آور عاشورا، سید عطاء الله مهاجرانى، ص 287 به بعد.





نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 19 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 

دلی در خون نشسته دوست داری؟
 

بگو قلبی شکسته دوست داری؟

 

تورا ای عشق ! بی سر دوست دارم

 

مرا با دست بسته دوست داری؟


 

 

 

نه تنها تیر و تیغ و سنگ بوده

 

سر پیراهن تو جنگ بوده

 

ولی شرمنده زینب دیر فهمید

 

که انگشتر به دستت تنگ بوده





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 17 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 16 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

با سلام خدمت شما بینندگان عزیز به درخواست بعضی از بینندگان من آموزش تصویری نصب ویندوز سرور 2003 و لینوکس را در زیر برای دانلود قرار داده ام و اگر درخواستهای دیگری هم داشتید در نظر دهید اطلاع دهید.

 

برای دانلود فایل ویندوز سرور اینجا کلیک کنید. فایل فشرده 8 مگابایت

برای دانلود فایل لینوکس اینجا کلیک کنید  4.20 مگابایت





نوشته شده در تاريخ سه شنبه 15 آذر 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

طراحي قالب مذهبي
By salimhost & cluphost