چشم انتظار باران (منتظران ظهور)
لحظه لحظه بوى ظهور مى آید / عطر ناب گل حضور مى آید سبز مردى از قبیله عشق / ساده و سبز و صبور مى آید . . .

  

گفت پيغامبر علي را کاي علي

شير حقي پهلوان پردلي

ليک بر شيري مکن هم اعتماد

اندر آ در سايه‌ي نخل اميد

اندر آ در سايه‌ي آن عاقلي

کش نداند برد از ره ناقلي

ظل او اندر زمين چون کوه قاف

روح او سيمرغ بس عالي‌طواف

گر بگويم تا قيامت نعت او

هيچ آن را مقطع و غايت مجو

در بشر روپوش کردست آفتاب

فهم کن والله اعلم بالصواب

يا علي از جمله‌ي طاعات راه

بر گزين تو سايه‌ي خاص اله

هر کسي در طاعتي بگريختند

خويشتن را مخلصي انگيختند

تو برو در سايه‌ي عاقل گريز

تا رهي زان دشمن پنهان‌ستيز

از همه طاعات اينت بهترست

سبق يابي بر هر آن سابق که هست

چون گرفتت پير هين تسليم شو

همچو موسي زير حکم خضر رو

صبر کن بر کار خضري بي نفاق

تا نگويد خضر رو هذا فراق

گرچه کشتي بشکند تو دم مزن


گرچه طفلي را کشد تو مو مکن

دست او را حق چو دست خويش خواند

تا يد الله فوق ايديهم براند

دست حق ميراندش زنده‌ش کند

زنده چه بود جان پاينده‌ش کند

هرکه تنها نادرا اين ره بريد

هم به عون همت پيران رسيد

دست پير از غايبان کوتاه نيست

دست او جز قبضه الله نيست

غايبان را چون چنين خلعت دهند

حاضران از غايبان لا شک به‌اند

غايبان را چون نواله مي‌دهند

پيش مهمان تا چه نعمتها نهند

کو کسي کو پيش شه بندد کمر

تا کسي کو هست بيرون سوي در

چون گزيدي پير نازک‌دل مباش

سست و ريزيده چو آب و گل مباش

ور بهر زخمي تو پر کينه شوي

پس کجا بي‌صيقل آيينه شوي

 

 

مولوي

 





نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 26 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 

معرفت و شناخت كامل شخصيت والاي اميرالمؤمنين علي (ع) و جايگاه او در جهان هستي در حد بشر نيست چه رسول اكرم (ص) خطاب به مولا مي فرمايد :

يا علي لا يعرفك الاّّّ الله و انا

اي علي! تو را هيچكس نشناخت جز خدا و من

درابتداي خلقت، معمار آفرينش، زمين و خورشيد و ماه و بر و بحر اعلام كرد كه آفرينش شما، آفرينش همه چيز، به طفيل محبت پنج نور مقدس است.

يا ملائكتي و سكان سماواتي اعلموا اني ما خلقت سماء مبنيه و لا ارضا محديه و لا قمرا منيرا و لا شمسا مضيئه

و لا فلكا يدور و لا بحرا يجري و لا فلكا يسري الا في محبه هؤلاء الخمسه.

 

آفرينش بر محبت اينان رقم خورد و عرصه هستي به حب ولايت آنان از عدم شكل گرفت. اگر علي (ع) نبود، آفرينش به تكوينش نمي ارزيد . نوروجود علي (ع) ، مصباح پايگاه آفرينش شد وهستي اول با وجود او شكل گرفت. هدفنامه وجود را نيز به وجود او پيوند زدند.

لو لا كلما خلقت الا فلاك و لو لا علي لما خلقتك...

در زيارتنامه مولي در روز غدير علي (ع) را ندا مي دهيم :

السلامٌَُُُ عليكُُ ايها النبأ العظيم، الذي هم فيه مختلفون

سلام برتو اي خبر بزرگ عالم! خبر بزرگ هستي. پس علي (ع) راز بزرگ خلقت است! اما در او اختلاف كردند. اين بود كه اول مظلوم عالم هم علي″ نام گرفت.




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 25 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

مولوی از زبان آن حضرت چه زیبا سروده است:

شیر حقّم، نیستم شیر هوی فِعل من بر دین من باشد گوا

ویژگی های رفتاری علی علیه السلام

1. ایثار جان

پس از گذشتن از مرز سخاوت و کرم، پای «ایثار» به میان می آید. علی علیه السلام در این زمینه تا آنجا پیش رفته است که این آیه شریفه تا ابد مدال افتخار آن حضرت است: «وَ مِنَ النّاسِ مَنْ یَشْری نَفْسَهُ ابْتِغآءَ مَرضاتِ اللّه...»5 از میان مردم کسی است که برای کسب رضایت خداوند، از جان خویش می گذرد.

خود حضرت چنین می فرماید: «... در جاهایی که شجاعان باز می ماندند، با جانم پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را یاری می نمودم.»6

حضرت به جایی رسید که قبل از آنکه فرزندش، «ثاراللّه» باشد، ایشان به این فضیلت و برتری دست یافت.

2. ایثار مال

خداوند متعال در معرّفی امیرمؤمنان علیه السلام ویژگی خاصّی را بیان می فرماید که در باره کسی سابقه نداشت و آن، عبادت (نماز)، انفاق و ایثار مال در حال رکوع است.7ده ای پس از نزول آیه شریفه در شأن حضرت، سعی نمودند با کار مشابهی، افکار عمومی را متوجّه خویش سازند؛ ولی غافل از اینکه عمل ریاکارانه و به دور از اخلاص، سرابی بیش نیست.

همچنین روایت شده که امیرمؤمنان علیه السلام تنها چهار درهم داشت؛ درهمی را در شب، درهمی را در روز، درهمی را در نهان و درهمی را در آشکار صدقه داد.8 که این آیه نازل شد:

«اَلّذین یُنفقون اموالهم باللیل و النّهار سرّاً و علانیةً فلهم اجرهم عند ربّهم و لاخوفٌ علیهم و لاهم یحزنون»9.

این خصلت نیک برای اهل بیت عصمت امری عادی است. قرآن کریم از اهل بیت عصمت؛ یعنی حضرت امیرالمؤمنین و سیدة النساء العالمین و سیّدا شباب اهل الجنّة علیهم السلام و خادمه ایشان (فضّه) به عنوان ابرار یاد فرموده و ماجرای انفاق و برگزیدن دیگران بر خودشان را بیان می فرماید.10

به راستی چه کسی می تواند الگوی «برّ و نیکی» باشد جز اهل بیت؟ و چه کسی توان ایثار خالصانه را در این حدّ دارد؟

حال اگر جامعه اسلامی ما، که مدّعی پیروی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم است (همان گونه که بارها ایثارگری خویش را به اثبات رسانده)، این راه را یگانه راه سعادت دنیوی و اخروی خویش می داند، دیگر چه نیازی است تا برای تشویق مردم به انفاق و ایثار و برگزیدن دیگران بر خویش، به راه های کاذب ـ و در بعضی موارد خلاف شرع ـ روی آورد که نه تنها اخلاص در عمل وجود ندارد؛ بلکه همین انفاق هم به جنبه شخصی تبدیل می گردد! این، نه تنها انفاق نیست؛ بلکه راهی برای کسب منافع شخصی است!

3. جهاد و شجاعت بی نظیر

خداوند متعال می فرماید: «آیا رتبه و امتیاز آب دادن به حجّاج و تعمیر مسجدالحرام را همچون کسی قرار دادید که به خداوند و روز قیامت ایمان آورده و در راه خداوند جهاد کرده است؟ نزد خداوند یکسان نیستند.»11 روایات متعدّدی نقل شده است که این آیه در شأن علی بن ابیطالب علیه السلام نازل گشته است.12

آن حضرت در خطبه «قاصعه» چنین می فرماید: «من در نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم.» حضرت بارها قسم یاد کرده اند که از مرگ و شهادت در راه خداوند نهراسیده؛ بلکه مشتاق آن است. این مطلب ایشان با جمله فزت و ربّ الکعبة در آن لحظات حسّاس و مهیبِ ضربت خوردن، به اثبات رسیده است.

امیرمؤمنان علیه السلام درباره قدرت فوق العاده خویش می فرماید: «واللّه درِ قلعه خیبر را با نیروی جسمانی نکندم؛ بلکه با نیروی الهی ازجا در آوردم.»




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 24 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

سپاس خدای را 

 

که ما را از جمله درآویختگان به ولایت امیرالمؤمنین علی   

 

و ائمه علیهم  السلام قرار داد

رسول خدا(ص) فرمود: روز غدیر خم برترین عیدهاى امت من است و آن روزى است که خداوند بزرگ دستور داد; آن روز برادرم على بن ابى طالب را به عنوان پرچمدار (و فرمانده) امتم منصوب کنم، تا بعد از من مردم توسط او دایت‏شوند، و آن روزى است که خداوند در آن روز دین را تکمیل و نعمت را بر امت من تمام کرد و اسلام را به عنوان دین براى آنان پسندید.

رسول خدا(ص) فرمود: کسى که مى‏خواهد زندگى و مرگش همانند من باشد و در بهشت جاودانه‏اى که پروردگارم به من وعده کرده، ساکن شود، ولایت على بن ابى طالب(ع) را انتخاب کند، زیرا او هرگز شما را از راه هدایت بیرون نبرده، به گمراهى نمى‏کشاند




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 21 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 

عید سعید غدیر را پیشاپیش خدمت تمامی دوستان، خانواده محترم و خصوصا عزیزان سید تبریک و تهنیت عرض میکنم
 
 
در مدح تو اى مظهر اضداد چه گوییم ~~~~~~‏ بالاست مقام تو و گفتار قصیر است‏
با این که تویى پادشه عالم هستى‏ ~~~~~~ کرباس تو را جامه و فرش تو حصیر است‏

بیهقى یکى از دانشمندان نامى اهل سنّت چنین روایت نموده که پیامبر اکرم(ص) فرمود:

«من احبّ ان ینظر الى آدم فى علمه و الى نوحٍ(ع) فى تقواه و ابراهیم فى حلمه و الى موسى فى عبادته فلینظر الى على بن طالب علیه الصّلوة و السّلام:

هر کسى دوست دارد به علم و دانش آدم بنگرد و مقام تقوا و خودنگهدارى نوح را(مشاهده نماید) و بردبارى ابراهیم(نظاره کند) و به عبادت موسى(ع) (پى ببرد) باید به على بن ابى طالب(ع) نظر بیندازد.»

 





نوشته شده در تاريخ شنبه 21 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

تولد امام دهم شيعيان حضرت امام علی  النقی  (ع ) را نيمه ذيحجه سال 212 هجری قمری  نوشته اند . پدر آن حضرت ، امام محمد تقی جوادالائمه (ع ) و مادرش سمانه از زنان درست کردار پاکدامنی بود که دست قدرت الهی او را برای تربيت مقام ولايت و امامت مأمور کرده بود ، و چه نيکو وظيفه مادری را به انجام رسانيد و بدين مأموريت خدايی قيام کرد . نام آن حضرت - علی - کنيه آن امام همام " ابوالحسن " و لقبهای مشهور آن حضرت " هادي " و " نقي " بود . حضرت امام هادی (ع ) پس از پدر بزرگوارش در سن 8 سالگی به مقام امامت رسيد و دوران امامتش 33 سال بود . در اين مدت حضرت علی النقی (ع ) برای نشر احکام اسلام و آموزش و پرورش و شناساندن مکتب و مذهب جعفری و تربيت شاگردان و اصحاب گرانقدر گامهای بلند برداشت . نه تنها تعليم و تعلم و نگاهبانی فرهنگ اسلامی را امام دهم (ع ) در مدينه عهده دار بود ، و لحظه ای  از آگاهانيدن مردم و آشنا کردن آنها به حقايق مذهبی  نمي آسود ، بلکه در امر به معروف و نهی از منکر و مبارزه پنهان و آشکار با خليفه ستمگر وقت - يعنی  متوکل عباسی - آنی آسايش نداشت . به همين جهت بود که عبدالله بن عمر والی مدينه بنا بر دشمنی ديرينه و بدخواهی درونی ، به متوکل خليفه زمان خود نامه ای  خصومت آميز نوشت ، و به آن امام بزرگوار تهمتها زد ، و نسبتهای ناروا داد و آن حضرت را مرکز فتنه انگيزی و حتی ستمکاری وانمود کرد و در حقيقت آنچه در شأن خودش و خليفه زمانش بود به آن امام معصوم (ع ) منسوب نمود ، و اين همه به جهت آن بود که جاذبه امامت و ولايت و علم و فضيلتش مردم را از اطراف جهان اسلام به مدينه مي کشانيد و اين کوته نظران دون همت که طالب رياست ظاهری و حکومت مادی دنيای فريبنده بودند ، نمي توانستند فروغ معنويت امام را ببينند . و نيز " مورخان و محدثان نوشته اند که امام جماعت حرمين ( = مکه و مدينه ) از سوی دستگاه خلافت ، به متوکل عباسی نوشت : اگر تو را به مکه و مدينه حاجتی است ، علی بن محمد ( هادی ) را از اين ديار بيرون بر ، که بيشتر اين ناحيه را مظيع و منقاد خود گردانيده است " . اين نامه و نامه حاکم مدينه نشان دهنده نفوذ معنوی امام هادی (ع ) در سنگر مبارزه عليه دستگاه جبار عباسی است . از زمان حضرت امام محمد باقر (ع ) و امام جعفر صادق (ع ) و حوزه چهار هزار نفری آن دوران پربار ، شاگردانی در قلمرو اسلامی تربيت شدند که هر يک مشعلدار فقه جعفری و دانشهای  زمان بودند ، و بدين سان پايه های دانشگاه جعفری و موضع فرهنگ اسلامی ، نسل به نسل نگهبانی شد و امامان شيعه ، از دوره حضرت رضا (ع ) به بعد ، از جهت نشر معارف جعفری آسوده خاطر بودند ،




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

در حركت نه چندان آرام زمان به گفته اكثر مورخان، چشم گيتي در سال 212 هجري قمري به جمال خورشيدي روشن مي شود كه چكيده فضيلت، جوهره وجود و فيض مطلق است. مولودي كه يادش آرام بخش دلها و پيامش آخرين اميد و نهايت آرزوي دلدادگان به خدا مي گردد. آن مولود كسي جز حضرت علي النقي امام هادي(ع) نبود.
آمد امام هدايتي كه روشني بخش محفل بشري گرديد و تشنگان حقيقت را از زلال هدايت كه ريشه در وحي دارد سيراب كرد.
امام هادي(ع) در بصريا (روستايي از توابع مدينه) به دنيا آمد و مكارم اخلاق، شرافت و نجابت را چون ديگر ستارگان هدايت از خاندان نبوّت در خود جمع داشت. پس از تولد امام هادي(ع) پدر بزرگوارش امام جواد(ع) همچون ائمه ديگر(ع) سنت شرعي مراسم تولد از اذان در گوش راست، اقامه در گوش چپ، صدقه و عقيقه را بطور كامل اجرا نمود.
سال تولد امام هادي (ع): درباره سال، ماه و روز تولد حضرت، راويان و تاريخ نگاران اقوال مختلفي ذكر كرده اند كه به برخي اشاره مي گردد:
1- اكثر مورخان ولادت حضرت را در سال 212 هجري مي دانند. اصول كافي ج1 ص 497 ، الارشاد ج2 ص 297 ، اعيان الشيعة ج 4 ص 252 .
2- بنا بر اقوال ضعيفي ولادت آن حضرت در سال 214 بوده است. الاتحاف بحب الاشراف ص67 ، جوهرة الكلام ص 151 ، مرآة الجنان ج2 ص 159 .
3- مؤلف تاريخ الخميس در جلد 2 صفحه 321 و صاحب مرآة الجنان در جلد 2 صفحه 159 تولد امام هادي (ع) را در روز سيزدهم رجب ذكر كرده اند.
4- برخي نيز تولد امام علي النقي(ع) را در روز دوشنبه سوّم رجب ذكر كرده اند.
5- برخي منابع، تصريح مي كنند كه تولد امام در ماه رجب بوده است ولي روز تولد را معين نكرده اند از جمله در بعضي از دعاها به اين مطلب تصريح شده است.
بارالها! از تو مي خواهم و درخواست دارم به حق دو مولود در ماه رجب محمد بن علي الثاني و علي بن محمد منتجب (امام هادي).
بعضي از منابع تاريخي هم از ذكر روز و ماه تولد حضرت خودداري كرده و تنها به ذكر محل تولد يعني (مدينه) اكتفا كرده اند. الاتحاف بحب الاشراف ص67
نام مبارك
امام جواد(ع) پدر بزرگوار حضرت هادي(ع) نام جد بزرگوارش را (علي) كه نام اميرالمؤمنين و زين العابدين و سيد الساجدين علي بن الحسين بود بر فرزند خود نهاد. امام هادي(ع) به حكم وراثت، خصوصيات اين دو بزرگوار را در خود داشت. او بلاغت و سخنوري را از امير بيان، منشأ بلاغت و خواستگاه فصاحت به ارث برده بود و تقوا و عبادت را از سيد الساجدين.
كنيه:
كنيه گذاري بر افراد از جمله رسم هاي اعراب بوده و نوعي احترام بشمار مي رفته است تا جايي كه مردمان آنروز با كنيه به تفاخر مي پرداختند.
اُكَنّيهُ حينَ اناديهِ  ولا اُلَقِبهُ والسوأة اللقب
هنگامي كه او را مي خوانم با كنيه او را صدا مي زنم و به او لقب نمي دهم زيرا لقب دادن، سبك شمردن است.
ائمه(عليهم السلام) اين نكته را بخوبي رعايت مي كردند و حتي براي اطفال خود كنيه گذاشته و آنان را با كنيه صدا مي زدند زيرا احترام نهادن در رشد رواني و بلوغ اجتماعي فرزند اثري مهم و ژرف دارد كه امير مؤمنان در شعري كه به اين مضمون روايت شده مي فرمايد:
نحنُ الكرمُ وَطِفْلُنا المهدُ إنّا إذا قعدَ اللئامُ عليٰ بساطِ العزِّ قمنا
ما بزرگمنش هستيم و به فرزندانمان از زماني كه در گهواره هستند كنيه مي دهيم. راه ما از راه افراد پست و بي ريشه جداست و اگر آنان از راهي بروند ما از آن رو بر مي گردانيم و بر يك سفره نمي نشينيم.
امام جواد(ع) به تاسي از امامان(ع)، فرزند خود را ابوالحسن خواند و در اين كنيه او را به امام موسي بن جعفر(ع) و امام رضا (ع) همانند ساخت.
محدثين و روات جهت تشخيص و تفكيك، صفتي به ابوالحسن افزوده، امام موسي بن جعفر(ع) را ابوالحسن الاول، امام رضا(ع) را ابوالحسن الثاني و امام هادي(ع) را ابوالحسن الثالث مي خوانند.





نوشته شده در تاريخ شنبه 20 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 

کلاس اول خواندیم ” آن مرد در باران آمد ” …

اکنون می فهمیم تا آن مرد نیاید باران نخواهد آمد …





نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

 

چه انتظار عجيبي! تو بين منتظران هم، عزيز من، چه غريبي!

عجيب تر كه چه آسان، نبودنت شده عادت، چه بي خيال نشستيم

نه كوششي نه وفايي

فقط نشسته و گفتيم: خدا كند كه بيايي ...!





نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 18 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی




ادامه مطلب


نوشته شده در تاريخ سه شنبه 17 آبان 1390 توسط محمد سلیم آبادی فراهانی

طراحي قالب مذهبي
By salimhost & cluphost